مقدار زیادی از این جاذبههای بصری صفحهآرایی کتابهای خطی را همراه دارند و اصولاً فضای تصویری آنها دارای همان ویژگی صفحهآرایی شکل گرفته چاپ تراکت و تکامل یافته تا قرن دهم هجری قمری است که با امکانات فنی چاپ سنگی و بعضی تأثیرات بصری غربی عجین شده است. آرایش صفحات در مطبوعات ایران از آغاز تا طی دورانی طولانی به صورت متقارن بوده است که این تقارن را در زمینههای دیگر زندگی روزمرة آن روزگار مانند : معماری، تزئین داخل بنا و صنایع دستی نیز میبینیم که با هنرهای غیرتصویری مانند کارت ویزیت ادبیات و موسیقی آن دوره نیز هماهنگ بوده است. شعر کلاسیک نوعی تقارن دارد و موسیقی سنتی با تقارن، تقابل و تضادی ندارد و همان احساس امنیت و آرامش را القا میکند.
بتدریج در تمامی اجزا و همچنین ساختار کلی به نوعی وحدت بصری و منطقی یگانه رسید. تطبیق متقارن عناصر، تقسیم مناسب سطوح، تنظیم چاپ تراکت هندسة نقوش، تلفیق موزون خطها، ترکیب متعادل رنگها همه دستاوردهایی هستند که وحدت مضمونی و بصری را در نسخههای خطی ایرانی تأمین میکنند. در کتابآرایی ایرانی، پیوندی درونی بین اجزا مختلف کتاب، از جلد گرفته تا سرلوحه و صفحات متن و بویژه تصویر به وجود میآید که حاصل پیروی هنرمندان و صنعتگران از یک الگوی فرهنگی یگانه است و هدف نهایی و مشترک استادان خطاط و نقاش و مذهّب و صحاف، رسیدن به آن زیبایی متعالی است که هم چشم را کارت ویزیت بنوازد، هم دل را روشن کند. جلوههای کامل چنین هنری را در نفیسترین نسخههای سدههای نهم و دهم هجری قمری از جمله در شاهنامة بایسنغری، شاهنامه و خمسة طهماسبی میتوان رؤیت نمود.
همان ویژگی کتابهای خطی را داشتند و در آنها انواع تذهیب ، تشعیر ، شمسه، طرحهای اسلیمی، ترنج و نیمترنج، کتیبهسازی، چاپ تراکت سرلوحسازی، حاشیهسازی و جدولسازی وجود داشته است. در بررسی صفحهآرایی نخستین نشریات ایران، تأثیرپذیری و شباهت زیاد ویژگیهای بصری کتابهای خطی را با این روزنامهها در مییابیم که رابطة نزدیکی با نگارگری ایرانی به طور کلی دارند. یکی از ویژگیهای اساسی نگارگری ایران، پیوستگی آن با ادبیات فارسی است و همواره نقاشی از مضامین متنوع و گوناگون ادبی مایه گرفته است و کارت ویزیت سخن شاعر یا نویسنده را با خط و رنگ بازگو مینماید. نگارگری ایرانی همواره در عرصة هنر کتابآرایی رشد مینماید و با عناصر بصری صفحه پیوند بیواسطهای داشته است.